به سر امد انتظار علی ،  در سپیده دم درد و هجرانم

مدارا کن، با من ای کوفه، لحظه ای دیگر ، بر تو مهمانم

بر احوال فاتح خیبر، اشک غم ریزد ، دیده ی محراب

پس از عمری، چشم بیدارم، همچو بخت من ، میرود در خواب

دل تنگم ناله سر داده                   خداحافظ مهر و سجاده

دل شبها ،تا به وقت سحر، شاهد اشکم  ، ماه کوفه شده

ندارم کس ،در همه عالم، محرم رازم ، چاه کوفه شده

شد از دود ،اه سینه ی من ، انچنان روی ، اسمان نیلی

ز پیش چشم ترم ،گل چین ، لاله من را ، چیده با سیلی

دل تنگم ناله سر داده                   خداحافظ مهر و سجاده

خودم دیدم ، تیر غصه و غم ، سینه یارم، را نشانه گرفت

به جای لب ، های پیغمبر ، بوسه از دستش ، تازیانه گرفت

کجایی ای یار تنهایم ، تا ز کار علی ، عقده بگشایی

کجایی ای ، سوره ی کوثر ، ساقی کوثر ، شد تماشایی

کجایی ای مهربان من              عزیز قامت کمان من

دل تنگم ناله سر داده             خداحافظ مهر و سجاده

....................................................................................

شبها که نان و خرما ، بر دوش خود کشیدم

جای دعا به گوشم،  زخم زبان شنیدم

 

از آه سینه ی من، گرفته ماه کوفه

شبها غم دلم را، گویم به چاه کوفه

 

حدیث رنج و غم را، گویاتر از علی نیست

کسی به ملک هستی، تنهاتر از علی نیست

 

ای چاه کوفه بشنو! حدیث درد و داغم

من باغبانم اما، آتش گرفته باغم

 

رشته ی جان من را ، ز یکدگر گسستند

روزی که دست من را ، با ریسمان ببستند

 

از خانه تا به مسجد، جسم مرا کشیدند

غنچه و لاله ام را  ، با تازیانه چیدند


پینوشت 1:

جبران خلیل جبران: اگر بگویم علی از مسیح بالاتر است دینم اجازه نمی دهد و اگر بگویم مسیح از علی بالاتر است، عقلم اجازه نمی دهد... .

پینوشت 2:سر قساوت عاشورا را باید از ابن ملجم پرسید

پینوشت 3:دعایم کنید!